خودت هستی یا آنگونه ای که من می پندارمت
تا دیروز هر وقت به زمین بازی می رفتیم و می دیدم بچه ای بچه دیگر را بی دلیل هل می دهد متعجب می شدم که یعنی چی؟ چه می شود که این بچه بی دلیل دیگری را هل می دهد؟ در خانواده اش چه یاد میگیرد و ... . دیروز اما وقتی دیانا از سرسره پایین آمد و پسر بچه کوچکی را که سر راهش بود هل داد فقط مات و مبهوت به دخترم نگاه می کردم. یعنی چه شد؟ مگر او کاری کرده بود؟ به روی خودم نیاوردم شاید که پشت پرده چیزی بود که من ندیدم ولی وقتی این اتفاق برای بار دوم و سوم تکرار شد من ماندم که چه باید بکنم. خوشبختانه پدر بچه آنجا بود و هوای دخترش را داشت و دائم اطراف را نگاه می کرد تا شادی مادر این بچه را ببیند. چرا دخترم این کار را اینطور با شدت انجام میداد. آن هم دیانا!...