دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

زنگ تجربه

اولین تجربه فروشندگی!!!

1393/2/23 8:34
نویسنده : زینب
2,788 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی که دیانا برای اولین بار نسبت به دادن وسایلش ( مثل کالسکه و لباس و...) به پسردایی و دختر خاله اش اعتراض کرد، به این مساله فکر می کردم که چگونه می توان اسباب بازی های از رده سنی دیانا خارج شده را به بچه های دیگر خانواده داد تا بازی کنند. 

خوب و بدش را نمیدانم ولی دخترم خیلی کم وسیله ای را خراب می کند. شاید این یک خصلت موروثی باشد من هم همینطور هستم. مثلا الان در کتابخانه دیانا کتابهایی هست که مال دوران کودکی من است نزدیک به بیست و اندی سال از تاریخی که موقع خرید در صفحه آخرشان نوشته ام می گذرد. چرخی در خانواده زده اند و باز برگشته اند به خودم و دخترم. یا اسباب بازیها هم همینطور. جعبه هایشان را من جدا نگه داشته ام برای جمع و جور کردن راحت تر و وقتی دخترم از بازی با آنها خسته شده دوباره در همان بسته بندی های اولیه جمع شده اند و به انباری رفته اند تا باز دوباره برای بازی برگردند. اسباب بازیهایی که خراب می شوند را دور نمی اندازیم تا جایی که امکان داشته باشد تعمیر می کنیم برای بازی مجدد.

اما یکسری اسباب بازی بودند که دیگر از رده سنی دخترکم خارج شده اند یا دیانا از اول هم تمایلی به بازی با آنها نداشت. این بود که با همفکری همسرم به این نتیجه رسیدیم که دیانا این اسباب بازیها را به پسردایی و دختر خاله و ... بفروشد تا هم آنها از این وسایل استفاده کنند و هم دیانا تجربه فروشندگی داشته باشد و احساس نکند که مجبور است وسایلش را به دیگران بدهد و بعد هم بتواند با پول آنها برای خودش اسباب بازی جدید بخرد.

با هیجان تمام به کمک پدرش اسباب بازی ها و عروسکهای قابل فروش را جدا کرد و کاغذ تکه کرد و برچسب خرید درست کرد و بر آنها چسباند و اولین فروشگاهش را اینگونه راه انداخت.

شب وسایلش را توی هال چیده بود و من و همسرمی هم خرید کردیم!!!! خوابش نمی برد از این همه هیجان و نمی توانست تا فردا صبر کند که خریداران بیایند...

خیلی جالب بود و مفید چون هم حجم زیادی اسباب بازی از کمد خارج شد و هم دیانا با پولش حیوانهای مورد علاقه اش را خرید و هم خریداران از معامله راضی بودند ...

پسندها (6)

نظرات (9)

ارزو
23 اردیبهشت 93 22:17
زینب جان ایده جالبی است.من که هر دو یا سه ماه اسباب بازی قبلی را جمع می کنم و به افرادی مثل بچه های سرایدار و....می دهم.حد اقل بد نیست ابتدا اونا را از ارینا بخرم
زینب
پاسخ
حتی میتونه به بچه ها هم بفروشه لازم نیست قیمتش خیلی بالا باشه ملاک کار فروشندگی است و کسب تجربه
ghazal
24 اردیبهشت 93 19:07
ba salmo khaste nabashin be shoma mamane khosh zogh man aasheghe in khalaghiatetunam hamishe sarbolando piruz va saadatmand bashin
زینب
پاسخ
شاد باشید...
مامانی
26 اردیبهشت 93 15:57
چه تجربه ی جالب و شیرین و هیجان انگیزی آفرین به تو مامان نمونهحتما باید امتحانش کنیم
زینب
پاسخ
خیلی باحاله زهره جون... حتما امتحانش کنید... موفق باشید
شهرزاد مامان آریابد
26 اردیبهشت 93 22:33
زینب جان مثه همیشه خیلی ایده ی جالب و خاصی بود. اینکه این اتفاق باعث میشه حس اجبار از بین بره خیلی خوبه
زینب
پاسخ
دقیقا عزیزم حس اجبارش اصلا خوشایند نیست....شاد باشید
مامان امیرعلی
27 اردیبهشت 93 7:39
فوق العاده بود هزاران آفرین به این همه درایت پیروز و سربلند باشید
زینب
پاسخ
سپاس عزیزم...شاد باشید
سميه .
27 اردیبهشت 93 9:07
خيلي جالب و عالي
زینب
پاسخ
خلوت یک مادر
2 خرداد 93 14:55
خوبه همسرتون موافقت کردن! ما هم قدیما یه همچین بازی و تجربه ای داشتیم...
زینب
پاسخ
مینا مامان آرمانی
10 مهر 93 17:20
واقعا از تک تک پستهاتون لذت بردم خیلی ملموس هست تجاربتون حتما این بازی توی ماشین رو با آرمانم به خاطر میسپارم تا به وقتش اجراش کنم
زینب
پاسخ
موفق باشید
مینا مامان آرمانی
10 مهر 93 17:22
من ازین مورد خوشم اومد مامانی ولی میترسم مثلا اسم پول که بیاد والدین بچه ها ناراحت بشن ازین حرکت. دقیقا توضیح میدید که چطور این مسئله بیان بشه؟؟ مثلا افراد فامیل که فکر میکنم حس خوبی به این کار نداشته باشن
زینب
پاسخ
می تونید راجع به هدفتون از اینکار با والدین صحبت کنیدو قیمت وسایل رو هم خیلی پایین بگین. چون بچه ها همین که مبلغی رو دریافت کنند براشون ارزش داره نه اینکه اون مبلغ چقدر هست یا نیست
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد