دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

زنگ تجربه

بازی با آهن ربا

1391/5/19 15:17
نویسنده : زینب
13,253 بازدید
اشتراک گذاری

هنوز خودم را در سنین شش یا هفت سال به خاطر دارم با یک آهن ربا یا قطعه ای سرب! مثل یک معجزه بود این آهن ربا و براده های آهن، و من همیشه دلم می خواست بی نهایت آهن ربا و براده آهن داشته باشم و با شگفتی این کشش قشنگ را بین آن دو ببینم که چگونه به هم جذب می شوند و بعد به سختی از هم جدا می شوند.

حالا هم من و دخترم با آهن ربا بسیار بازی می کنیم. چشمان شگفت زده دیانا را وقتی برای اولین بار دید که دو آهن ربا (البته با قطب های موافق ) چگونه از هم می گریزند، در خاطرم حک شده است.

مدتی کارمان این بود که آهن رباها را دور تا دور خانه راه می بردیم و به اشیا مختلف نزدیک می کردیم تا ببینیم به چه چیزهایی می چسبد.

در اینجا می خواهم از یک اسباب بازی بسیار خوب (البته از نظر من) نام ببرم ، به نام PLAY MAGNET مطمئن هستم که اگر در بازار بگردید با نام ها و اندازه های دیگر هم می توانید آن را بیابید و در حالیکه کودکتان را با اساسی ترین قوانین فیزیک روبرو میسازید و ذهنش را درگیر می کنید، زمان شادی را هم برای بازی او مهیا کنید.


جدا از ساختن اشیا و اشکال مختلف با این آهن رباهای کوچک دیروز بازیه متفاوتی را برای دیانا آماده کردم. به این صورت که تعدادی از این آهن رباها را با کاموا به یک میله پلاستیکی بستم به عنوان چوب ماهیگیری و بعد گوی ها را کنار مبل روی یک پتوی آبی ریختم به عنوان ماهی و دیانای عزیزم ابتدای بالای مبل می رفت و ماهی می گرفت و در ظرفی می ریخت و بسیار خوشحال بود. بعد از مدتی دیانا برای خودش بازیهای دیگری بر اساس همین پتو و گوی و آهن ربا رقم زد. بعد از اینکه ماهیگیری تمام شد ( ناگفته نماند این کار نیاز به تمرکز داشت و دیانا باید با حرکت دست نزدیکی و دوری قلاب ماهیگیری اش را هماهنگ می کرد) دیانا خودش را به آب زد و دلش خواست قدری شنا کند و بعد از اینکه خوب شنا کرد دوباره ماهی ها را به دریا ریخت و اینبار خودش را راحت کرد، وسط دریا نشست و یکی یکی ماهیهای خیالی را با دست می گرفت و به قلاب می چسباند!


برای من همین کافی است که دخترم برای خودش بازی جدید ساخت.


امروز برای دخترم سفینه ای ساختم و او را سوار بر سفینه به یک سفر خیالی به کره ما فرستادم. اینقدر قشنگ نقشش را بازی می کرد که گویی سالهاست که به این سفر می رود!!! خلاصه بر روی کره ماه فرود آمد و برایم از آنجا تعریف کرد. داستانها گفت از درختها و بوته ها و حشراتی که می دید و بعد دوباره سوار شد و به زمین برگشت. بعد از اینکه به سراغ کارهای خودم رفتم دیدم دارد عروسکش را با سفینه خود ساخته اش به فضا می فرستد.!!


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان رادمان
19 مرداد 91 21:14
خیلی علیه من واقعا لذت میبرم واستفاده میکنم.


مرسی عزیزم موفق باشی
ملی مامان میکاییل
20 مرداد 91 22:13
عزیزمـــــــــــــی دیانا جون
منم چند تا آهنربا دارم کلی باهاشون بازی می کنم


عالیه مواظب میکاییل باش نکنه تو دهان خوشگلش
الهه
20 مرداد 91 22:18
من هم از این play magnet ها داشتم. خیلی بازی های خوبی می شود با آنها کرد. اما ایده سفینه جدآ تک بود. لذت بردم دوست عزیزم


قربونت بشم عزیزم
مامان نیایش
21 مرداد 91 0:42
افرین به شما مامان خلاق وبا حوصله


مرسی عزیزم
فاطمه مامان الینا
21 مرداد 91 18:33
چند وقت پیش یه عروسک آهن ربایی برا الینا گرفته بودم.دقیقا مثل دیانای شما تو خونه می چرخید تا ببینه کجاها میچسبه. اما ایده ماهیگیری و خصوصا سفینه خیلی جالب بود.
این مگنتا واقعا برای خلاقیت بچه ها عالی اند


خیلی خیلی عالیه زنده باد آهن ربا!!!!!!!!!!
مامان سارا ...(دردونه جون)
22 مرداد 91 17:20
بازي با مگنت ها براي ما هم هميشه جذاب بوده . ايده ي ماهيگيري و پرورش تخيل و داستانپردازي خيلي زيبا بود موف باشيد


مرسی عزیزم
مامان ریحانه جون
23 مرداد 91 17:59
مثل همیشه آموزنده بود... آفرین به شما با این ابتکارهای جالب

مرسی عزیزم

فاطمه مامان الینا
24 مرداد 91 18:50
زینب جان سلام
من که اول با اینجا آشنا شدم بعدش با پیج خاطرات دیانا جون. اون بالا هم نظر دادم عزیزم
هر دو نا وبلاگتم لینک کردم گلم


مرسی عزیزم ببخشید ندیدم خوب و خوش باشین
آســـــــــــــمانه
25 مرداد 91 6:27
ای جان عروسک
مامان آیدین
26 مرداد 91 15:49
سلام خسته نباشینچه وبلاگ جالبی دارین با اجازه لینکتون میکنم اگه اشکال نداره؟؟


سلام خواهش می کنم عزیزم امیدوارم مورد استفاده تون قرار بگیره
به عشق ابالفضل
28 مرداد 91 4:17
سلام وبتون خیلی مفیده با اجازه لینکتون میکنم.به ماهم سر بزنید وبه ابوالفضلم تو مسابقه نی نی خواب الود رای بدین.ممنونم/
مرضیه
2 مهر 91 15:30
سلام منم از وباگتون خیی خوشم اومد میخواستم بپرسم من برای بچه سه ماهه خودم از کجا شروع کنم پس من به استیکر هایی که براش به دیوار زدم عکس العمل نشون میده و ذوق میکنه یا وقتی یه صفحه رو که چندتا عکس توش داره جلوش میگیرم خیلی ذوق میکنه و میخنده و دست و پا میزنه میخوام بدونم حالا براش چکار کنم بهتره و یه خواهش و پیشنهاد دیگه ای هم که دارم اینه که وقتی بازی هاتون رو با دیانا جون میگید لطفا بگین که اون موقع چه سنی داشته ممنون میشم

ممنون فکر خوبیه برای اعلام سن دیانا- ضمنا تو پستهای قبل یک سری فعالیت ها برای بچه های چهار ماهه دارم میتونی ازا اونها استفاده کنی. مرسی عزیزم
دخترخراد
10 مرداد 93 18:21
من مامان نیستم ولی مامانایی مثل شما رو دوست دارم(:
زینب
پاسخ
نرگس
27 مرداد 94 11:46
ایده عالی بود ممنون سایت شید شاد هم ایده های خوبی برای بازی بچه ها دارد ببینید http://shidshad.com
زینب
پاسخ
موفق باشید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد