دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

زنگ تجربه

معجزه باران

1392/4/7 21:28
نویسنده : زینب
1,804 بازدید
اشتراک گذاری

یک هفته ای بود که دخترکم به قول خودش حال نداشت و بعد چند روز آخر هفته را هم که با یک تب سمج دست به گریبان بود. خودمانیم خسته شده بودیم هر دو. خدا به داد دل مادرهایی برسد که کودکانشان بسیار مریض هستند. پنج شنبه صبح مثل هر روز گلدانهایمان را آب میدادم. هرم گرما و سنگینی هوا بیداد می کرد. به دیانا گفتم دلم باران می خواهد دخترکم که در تب می سوخت اما همچنان زبان شوخی و خنده اش به راه بود، گفت: مامان من دلم برف میخواد تا بریم برف بازی کنیم. من فدای تو که چله تابستان برف می خواهی!!!!!

 بعد از ظهر شد هوا تغییر کرد. کولر را خاموش کردم و پنجره ها را باز... باورم نمی شد بوی باران می آمد... بعد هم صدای زیبای قطره هایش بر روی بام و دیوار... خدایا با چه زبانی شکر تو گویم... حالم را دگرگون کردی.

و هنوز از صبح هر چه در پستوی ذهنم می گردم هفتم تیر ماهی به این خنکی به یاد ندارم... امروز مثل یک معجزه بود... سپاس پروردگارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

لیلا جواهری
9 تیر 92 8:34
سلام عزیزم. مطالبتون جالبه مرسی واقعا. زینب جون دیانا جونو ببوسید. ماشالا هزار ماشالا.آرین من در جشنواره نی نی شکمو شرکت کرده. ممنون میشم کد 245 رو به شماره20008080200 پیامک کنید تا به عنوان شکموترین نی نی سال برنده بشه. مرسییییییییییییییییی
شبنم
9 تیر 92 12:30
دوست عزیز سلام برای تهیه ی سی دی های آقای سلطانی در بخش تماس با ما در سمت چب وبلاگ با شماره های مندرج شده می توانید تماس بگیرید البته در وقت اداری.
الهه
10 تیر 92 12:21
عزیـــــــــــــز دلم دیانا که هوس برف کرده.
اینجا هم خیلی گرمه! خدا مرداد رو به خیر بگذرونه !!


هر وقت میریم بیرون که بیشتر گرما میخوره باز میگه مامان کاش برف بیاد من برف بازی کنم... امیدوارم به خیر بگذرانیم
مامان نیایش
16 تیر 92 11:36
بارون اون روز واقعا روحمون رو تازه کرد خیلی خوب بود
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد