دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

زنگ تجربه

آموزش مسوولیت پذیری - مرتب کردن اتاق

1391/8/1 8:03
نویسنده : زینب
3,917 بازدید
اشتراک گذاری

جمع و جور کردن وسایل و مرتب کردن اتاق جزء اولین آیتم های مسوولیت پذیری در نظر من هستند. وقتی که دیانا خیلی کوچکتر بود هر شب بعد از پایان بازی اتاق را مرتب می کردم و به او نشان میدادم که وقتی بازی تمام شد باید همه چیز را سر جای خودش بگذاریم . از حدود دو و نیم سالگی شروع به آموزش کردم. خیلی کار خسته کننده ای بود. کودکم آنطور که من می خواستم و از او توقع داشتم به حرف نمی کرد و در نهایت با خستگی و عصبانیت خودم کارها را تمام می کردم. (مسلما توقع من از کودکم متناسب با سن او نبود)

چیزی که این روزها و بیشتر از همیشه به چشم من می آید بازیگوشی دیانا است. یعنی دوست دارد همه چیز در غالب بازی باشد و حوصله اش از کارهای جدی سر می رود. خوب من هم یک بازی ترتیب دادم. دختر من عاشق قطار بازی است و من از همین نکته استفاده کردم و با پهن کردن یک پتوی کوچک در اتاق نشیمن به او گفتم که این قطار اسباب بازی ها است و ما باید اسباب بازیها را سوار قطار کنیم و به ایستگاه که اتاق دیانا باشد ببریم. دخترک من هم بسیار خوشحال اسباب بازیها را با حوصله در قطار می چیند ( این قسمت ممکن است خیلی وقت گیر باشد پس بهتر دیدم که بازی را زودتر شروع کنم و یا کمی با او همکاری کنم) و بعد دو طرف پتو را می گیریم و با سر و صدا به اتاق می بریم و بعد قسمت دوم کار شروع می شود یعنی جابه جا کردن وسایل.

در این قسمت تقسیم کار می کردم. یک سری از وسایل را من جمع می کردم و باقی را به دیانا محول می کردم و بعد میدیدم که دخترم به جای مرتب کردن وسایل با آنها بازی می کند. خوب بازی کردن مساله اصلی نبود دلیل بازی کردن مهم بود. دلیلش این بود که دیانا نمی توانست آن همه بهم ریختگی را در ذهن و عمل به نظم و ترتیب سوق دهد و تقریبا به دلیل اینکه نمی توانست آنها را جمع و جور کند به بازی روی می آورد. تا اینکه من یاد گرفتم به جای دائم تکرار کردن این جمله که دیانا اسباب بازیها رو جمع کن ، وارد گود شوم و فقط آنها را طبقه بندی کنم . خوب جای وسایل از قبل مشخص بود ( داشتن طبقه ها و کشوهای مخصوص هر چیز می تواند کمک بزرگی باشد) به این صورت که مثلا اول کتابها را به او میدادم و می گفتم: عزیزم کتابها را کجا می گذاریم؟ و دیانا سریع به قفسه کتابها اشاره می کرد و بعد هم آنها را سرجایشان می گذاشت. به همین ترتیب لباسها، عروسکها و باقی وسایل را مرتب می کرد.

تفکیک یک کار به قسمت های کوچکتر کودک را تشویق به انجام آن می کند.

و این داستان ادامه دارد...  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

یاسمین
1 آبان 91 18:56
سلام.منم وقتی دیدم یاسمین بعد از بازی حوصلهء جمع و جور کردنو نداره،تصمیم گرفتم به صورت بازی دخترمو تشویق به این کار کنم.حالا هم دیگه همهء اسباب بازیها رو در اختیارش نمی ذارم،بهش میگم وقتی بازیت با یه اسباب بازی تموم شد بذار سر جاش تا بعدی رو بهت بدم.حالا دیگه خودش این کارا رو میکنه.البته دوستای اطرافش هم خیلی به این موضوع کمک کردن یعنی وقتی مادراشون از اتاق تمیز بچه هاشون تعریف میکردن ناخوداگاه یاسمین می رفت اتاقشو تمیز میکرد منم با خرید برچسب تشویقش میکردم.الان خودش اتاقشو مرتب میکنه.
اگر مایل بودی به وب منم سر بزن،خوشحال میشم.شما جزء لینکیای من هستید.


عزیزم شما هم جزء لینکهای من هستی
مامان مهرسا
2 آبان 91 13:46
سلام وبلاگ خيلي خوب و آموزند ه اي داريد بله من هم الان دخترم 21 ماهشه و الان درگير موضوع هستم ميبينم توقعات من در نظم فراتر از سنشه ايده خيلي جالبي بود من هم امتحان ميكنم البته همه ما ميدونيم هر كاري با ممارست و تكرار مداوم حتما اثربخش هست و نتيجه خوبي ميده پس نااميد نبايد شد با يكي دوبار انجام دادنش
موفق باشيد دختر گلتون رو هم ببوسيد

متشکرم عزیزم موفق باشین
مامان سارا...(دردونه جون)
2 آبان 91 17:26
تجربه ی جالبی بود و متناسب کردن درخواستتون با علاقه مندی دیانا جان خیلی عالی بود
من هم خیلی راحت این موضوع را جا انداختم تجربه ای که دارم و خیلی موثر بود این که از همون موقع که سارا زیر یک سال بود وقتی تعداد اسباب بازی ها جلوش زیاد می شد میدیدم علاقه ای به بازی نشون نمیده و انگار یکم سردر گم و گیج میشه بنابراین از همون موقع اسباب بازی ها را دسته بندی شده و به تعداد کم براش می گذاشتم و بازیش که تمام میشد با هم می بردیم و یک بازی دیگر می اوردیم و این عادت ادامه پیدا کرده و تقریبا به این روش هیچ گاه خونه و اتاقش بهم ریخته نیست و خودش بعد از بازی با یک اسباب بازی آن را سر جاش میذاره و بعد میره سراغ یکی دیگه. البته گهگاه هم در اثر خستگی بی حوصله هست و این کار را نمی کنه اما من خودم همراهیش می کنم .

بعد هادر یک مقاله خوندم وقتی اتاق بچه ها در طول روز بهم ریخته باشه و همه چیز با هم بیاد وسط ذهن بچه به این بی نظمی عادت می کنه و تمرکز لازم هم ایجاد نمیشه.



مرسی عزیزم ما هم تقریبا اینکار را می کنیم دقیقا من هم بهم ریختگی دیانا رو میدیدم وقتی اتاق شلوغ و تعداد بازیها زیاد میشه ولی گاهی هیجان انگیزه اون همه شلوغی وبهم ریختگی
الهه
3 آبان 91 9:09
چه تجربه خوبی دوستم. من بعد از تولد آلا خیلی سعی کردم به زندگی خودم هم نظم بدم. البته گاهی خونه به حد انفجار هم رسیده اما بهم ریختگی اعصابم رو خورد می کنه و شده 12 نیمه شب باید همه جا رو مرتب کنم بعد خوابم میبره!!
چند ماهه وقتی با آلا دو تایی بازی می کنیم آلا به انتخاب خودش یه اسباب بازی میاره و وقتی می خواد بره سراغه یه چیز دیگه بهش میگم اول اینو جمع کنیم بعد بریم سراغ بعدی. بیشتر وقتا همراهی می کنه و گاهی هم خودم جمع می کنم که بدونه این کار حتمآ باید انجام بشه! ایده قطار عالی بود. همه کار در قالب بازی با این بچه ها جذابه.
راستی من فیل تر شکنم چند روزه کار نمی کنه. دسترسی به وبلاگم ندارم. فقط نظرات رو از ایمیلم دریافت کردم. هنوز فرصت پاسخ دهی نشده. معذرت.


نه عزیزم خواهش می کنم امیدوارم همیشه در کنار خانواده گلت حاضر و سالم باشی
مرسدس
6 آبان 91 13:35
دوست گلم...من آپم..بیا به دیدنم[بوسه][بوسه]
مامان پارسا
9 آبان 91 11:27
عزيزم وبلاگ آموزنده اي دارين پارساي منم بعد از بازي خيلي كم پيش مياد وسايلش رو جمع كنه ولي شما فكر خوبي كردين از اونجائيكه پارسا بازي قطار قطار رو خيلي دوست داره منم تصميم گرفتم از امروز اينجوري اسباب بازي هاش رو جمع كنم


موفق باشی عزیزم
میمم
10 آبان 91 7:36
خلاقیت جالبی بودو من هم سعی می کنم وساب کمتری برای بازی بذارم.
آزاده
16 آبان 91 17:59
سلام. از شما دعوت می‌کنم از وبلاگ "باغبانی سبز" دیدن فرمایید. با تشکر
ملی مامان میکاییل
3 آذر 91 7:19
ایده هات مثله همیشه عالی بود عزیزمممم


مرسی ملی جون
زهره
29 آذر 91 1:38
سلام خانومی مطالبت فوق العاده ست لینکت کردم
شقايق
4 بهمن 91 16:35
زينب جان دلم ميخواهد بهت افتخار كنم ،وقتي وب تونو ميخونم هيجان زده ميشم مخصوصا وقتي اون جا قلمي رو ديدم ، آخه زماني كه مجرد بودم تا اوايل زندگي متاهلي ذهن بسيار خلاقي داشتم از هيچي يه عالمه چيز درست ميكردم ولي بعدش اينقد درگير درس و ... شدم و اينقد سرعت و زمان برام مهم بود كه ديگه اي ده پردازي رو تعطيل كردم و بيشتر سعي كردم از ذهن بقيه استفاده كنم بگذريم در مورد اسباب بازي : به نظر من هم بيشتر حس مسولييت پذيري رو ميشه در بچه به اين بهانه تقويت كرد يعني توضيح بديم كه هر كسي بايد مراقب وسايل خودش باشه و اگر نه به قول منصوره ممكنه گم بشه يا ... در كنارش نظم هم شكل ميگيره موافقي؟ تو تايپك قانون سعي كردم اينو بگم واي انگار همه دلشون خواست يه چيز ديگه بفهمن
ناهید ممان ویانا
7 تیر 92 16:01
سلام و ممنون بابت پستهای خوبت
لطفا من رو هم لینک کن در بازه بازی با بچه هاست
/کارگاه مادر و کودک/
همیشه موفق باشید.


موفق باشی عزیزم حتما
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد