دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

زنگ تجربه

امان از این مامان ها...

1392/12/10 8:38
نویسنده : زینب
2,222 بازدید
اشتراک گذاری

سوار آسانسور قطار شهری بودم، دو تا دختر نوجوان هم سوار شدند. اولی به دومی گفت: "مامانت باز رفته اونجا"؟ دومی گفت:" آره بابا هر روز میره". اولی گفت: "ای بابا مامان تو از مامان من بدتره،هر کی تو فامیل دستش بشکنه، سرش بشکنه، پاهاش چلاق شه... مامان من اولین نفریه که میره کمک."

دومی گفت: "ولش کن این مامانها رو همشون مثل همن..."

براستی ما مادرها چقدر افراط می کنیم در این مساله. به جای اینکه فرزندانمان را راغب به کمک کنیم، دلزده شان می کنیم. فراری می شوند و حوصله شان را سر می بریم.

این روزها خیلی به این مساله فکر می کنم....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان سينا
10 اسفند 92 10:11
سلام.چه جالب! تا به حال اينجوري بهش نگاه نكرده بودم
مامان سهند و سپهر
11 اسفند 92 11:17
ولی فکر کنم الان که بچه هستن اینجوری فکر می کنن و وقتی بزرگتر بشن میشن کپی برابر اصل مادرشون و اهل کار و کوشش و کمک به دیگران... شما نظر دیگه ای دارین ؟
زینب
پاسخ
نمی دونم ...
شهرزاد مامان آریابد
11 اسفند 92 13:08
واقعا بچه ها اینجوری فکر میکنن راستی زینب جون اگه اشکال نداره من شما رو لینک کنم تا راحتتر به وبلاگت بیام
زینب
پاسخ
موفق باشی عزیزم... متشکرم
اكرم مامان رها
14 اسفند 92 8:21
به فكر فرو رفتيم
زینب
پاسخ
خوبه
مریم
15 اسفند 92 6:33
مثل همیشه جالب بود. فکرم مشغول شد
زینب
پاسخ
مامان نیایش
27 اسفند 92 18:02
چه تامل برانگیز ... افراط و تفریط تو هر زمینه ای مضر ترین هاست
زینب
پاسخ
مامان نیایش
27 اسفند 92 18:03
خانوم گلم از پول تو جیبی و قلک و اینا هم بنویس منتظرم خیلی وقته ممنون
زینب
پاسخ
عزیزم مرسی که اینقدر پیگیری...هنوز مطالبم رو سرجمع نکردم...هر وقت تونستم چشم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد