سخنان نغز دیانایی
مدتی است که دیانا بسیار پول دوست شده است. کیف پولی دارد و شنبه ها مبلغی از من یا بابا پول تو جیبی می گیرد و بیرون که می خواهد برود کیف پولش را برمیدارد و اولین سوپر مارکتی که می رسد یک بسته ذرت بوداده یا یک بسته پاستیل یا شیر می خرد و خوشحال و خندان پولش را حساب می کند. سوار تاکسی که می شویم هم بسیار مشتاق است که او پولش را حساب کند و ... .
دیانا: مامان شما همون شنبه ها به من پول تو جیبی بدین بقیه اش رو خودم کار می کنم و پول در میارم!!!!!!!!!!!
داریم کتاب "فرانکلین فوتبال بازی می کند" را می خوانیم در جایی از کتاب می خوانیم که :فرانکلین دوست دارد بهترین بازی کن تیم باشد... .
دیانا: ای بابا حالا بهترین بازی نکن تیم بشه مگه چی میشه؟
من....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی