یک بازی خانوادگی
اولین بار با آتوسا و خاله فروغ پانتومیم بازی کردیم. دیانا هم خیلی خوشش اومد و بعد شد یکی از اصلی ترین بازیهای خانوادگی !!!
گفتم بازی خانوادگی شاید توضیحی راجع به این اصطلاح خالی از لطف نباشد. روانشناسان معتقد هستند که در روز بسته به سن کودک باید پدر و مادر زمانی را به او اختصاص دهند. این زمان باید یک تایم پویا باشد. که شامل گفنگو، کتاب خواندن، بازی کردن و انجام کارهای از قبیل آشپزی، نجاری و باغبانی و ... به همراه یکدیگر است.
خوب گاهی هم اتفاق می افتد ( والبته سعی می کنیم که در هفته یکی دوبار اتفاق بیافتد) که من و همسرم به همراه دخترکمان بازی کنیم یعنی یک بازی خانوادگی!!! این بازیها می تواند شامل توپ بازی، قایم باشک و از همه مهمتر پانتومیم بازی است.
بازی به این صورت است که هر کدام از ما یک کار را مد نظر میگیریم و آن را صامت اجرا می کنیم و آن دو نفر دیگر باید آن را حدس بزنند. البته من و همسرم سعی می کنیم دیرتر از دیانا حدس بزنیم و به او فضای بیشتری برای فکر کردن می دهیم.
فکر می کنم این بازی به رشد قدرت تجسم و دقت دیانا خیلی کمک کرده است.
و حالا دیانا در بازی پانتومیم
نوبت دیانا است.
دیانا: مامان من میخوام گربه بشم!!!
مامان و یا بابا: خوب عزیزم باید تو دلت تصمیم بگیری و به زبون نیاری ما باید حدس بزنیم
دیانا: باشه خوب من گربه میشم
مامان: خوب عزیزم نباید بگی فقط اداشو دربیار
دیانا: باشه مامان اداشو در میارم ولی گربه میشم
مامان و بابا....
البته همیشه اینطور نیست گاهی اینقدر حرکات سختی انجام میدهد که نمی توانیم حدس بزنیم مثل... ادای میز و صندلی را در می آورد و یا ادای یک غنچه که دارد باز می شود و گل می شود و ...
هر چه هست سراسر خوشی و خنده است. حتما امتحان کنید