روغن بازی!!!
آشپزی یکی از کارهای مورد علاقه دیانا است و البته من!! از این بین کیک پختن یا پیراشکی پختن و ... هیجان بیشتری دارد. دیانا عاشق این است که با یک برس ته غالب را چرب کند و البته اینکار به تنهایی او را راضی نکرده بود و من این را از اینجا فهمیدم که چند روز پیش اصرار داشت با روغن بازی کند و من که نمی دانستم چگونه و در چه شرایطی این فضا را به دخترم بدهم گفتم : "باشد یک روز روغن بازی می کنیم"
خوب خودتان بهتر می دانید پاک کردن روغن و تمیزکاری اش کمی سخت است!!! دو شب پیش وقتی مشغول ظرف شستن بودم دیانا باز هم به آشپزخانه آمد و گفت: "مامان پس کی روغن بازی می کنیم" به دور و بر آشپزخانه مان نگاهی انداختم. کاسه روغن مانده از سرخ کردن فلافل هنوز روی گاز بود. چند تا روزنامه پهن کردم و برس چرب کردن غالب را به دستش دادم و کاسه روغن را جلویش گذاشتم. و اینطور شد که دخترم روغن بازی کرد.
اول تا توانست از برس استفاده کرد و چندین روزنامه را چرب کرد و دلی از عزا درآورد!!!!
بعد کمی سر انگشتانش را در روغن میزد و به قول خودش مهر می زد.
و در نهایت دستهایش را در کاسه روغن شستشو داد.
از دیانا پرسیدم روغن چه حسی به او می دهد. گفت:" روغن لطیفه مامان" در حالت گفتنش احساسی عمیق نهفته بود انگار که تا به حال با چیز دیگری این همه لطافت را تجربه نکرده بود. از نرمی دستانش لذت می برد وبا دستهای آغشته به روغن به صفحات روزنامه مهر می زد.