دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

زنگ تجربه

درس های مادر

1392/10/30 16:31
نویسنده : زینب
1,910 بازدید
اشتراک گذاری

قرار بود برایمان مهمان بیاید. پسر بچه ای داشتند همسن دیانا. دفعه قبل که به خانه مان آمدند ما تا شش ماه دنبال قطعات آهن رباها و لگو ها می گشتیم از بس که این بچه بازیگوش است. هر چیز را به جایی انداخته بود. پس به این نتیجه رسیدم که این بار بعضی از اسباب بازیهای دیانا را از دسترس دور کنم تا کمتر دچار مشکل شویم. راستش تعداد مهمان زیاد بود و من نمی توانستم برای بودن با بچه ها و بازی با آنها وقت بگذارم. کمی از وسایل را جمع کردم و بعد چشمم به مواد غذایی دیانا افتاد!!! چیزهایی که دخترکم از آشپزخانه و طبیعت و ... به اتاقش آورده و از آنها برای درست کردن غذاهایش استفاده می کند انواع حبوبات و ماکارونی و برنج و سنگ و کاج و صدف و تیله و گوی آلومینیومی و ... . داشتم به سرعت آنها را جمع می کردم که دیانا با بغض گفت: "مامان می خوام غذا درست کنم". گفتم:" فردا درست کن. وقتی مهمون ها رفتند". گفت: "خوب می خوام برای پوریا غذا درست کنم. حالا با چی براش غذا درست کنم؟"

جمله اش تلنگری بود به من... داشتم چه درسی به کودکم می دادم خدایا...من درس خودم را گرفتم یعنی امیدوارم که گرفته باشم ... اما در مورد دیانا خدا کند یعنی خدا کند فقط با خودش بگوید : "مامان است دیگر هنوز یاد بچه گی اش  می افتد دغدغه این دارد که اسباب بازیهایش خراب شود... بزرگ می شود یاد می گیرد... "

 کاش فراموش کند کار من را...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان نیروانا
2 بهمن 92 7:11
البته زیاد نگران نباش عزیزم، تو بخاطر ایمنی بچه ها داشتی این کار رو میکردی مگه نه؟ یادمه در مورد دوستای دیانا گفته بودی که اتفاق نگران کننده ای با همون اسباب بازیا نزدیک بود براش رخ بده. مطمئنم که براش دلیل این کار رو توضیح دادی و حتی من شنیدم یا خوندم که باید از خود کودک سوال کنیم دوست داره کدوم اسباب بازیاش در دسترس باشه برای بازی با دوستاش و کدوم نباشه. قربون دل مهربونت شم
زینب
پاسخ
مرسی عزیزم که اینقدر خوب بلدی دلداریم بدی....دارم یاد میگیرم چکار باید بکنم
مامان نیروانا
2 بهمن 92 8:21
سلام گلم. خصوصی داری
مامان سینا
2 بهمن 92 11:21
چه خوبه اینقدر دقیق نگاه می کنی چه خوبه که دختر نازت اینقدر مهربونه طبق برنامه ریزی آقازاده مون قراره پنج شنبه صبح (حدود ساعت 9تا 10)بریم کتابخانه.البته چون دفعه اوله میریم اونجا کلی میخواد شادی و هیجان نشون بده که بهتره نازگلت این صحنه ها رو نبینهخوشحال میشم باهاتون آشنا تر بشم
زینب
پاسخ
ایندفعه که نمی تونیم بیامی ولی چشم حتما با هم قرار میذاریم
یلدا
2 بهمن 92 17:27
سلام واقعا آفرین و احسنت به این مادر شما الگویی شدی برای من که پسربچه ای در شکم دارم و تا یک ماه دیگر مادر میشم کاش همه ی مادرها اینطور به کودکانشان اهمیت می دادند آفرین مطالب وبلاگت خیلی خیلی مفیده خواهش می کنم به نوشتن ادامه بده ممنون
زینب
پاسخ
موفق باشی مامان شدنت هم مبارک
Arnika
4 بهمن 92 19:37
منم بودم زود جواب می دادم که این وسایل فقط برای زمانی هست که مامان باشه وگرنه خطرناکه نمی شه
زینب
پاسخ
نمی دونم!!!!!!!!!!!
مامان نیایش
7 بهمن 92 13:59
عزیزم خیلی خوبی مادر نمونه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد