دیانادیانا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
دنا، سوفیا و ماندانادنا، سوفیا و ماندانا، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

زنگ تجربه

سازه ای از جنس سوزن

من عاشق گشت و گذار در این بازارهای چینی هستم. خنزر پنزرهای ارزان آنجا همیشه ایده های خوبی برای بازی به من می دهند. ده دوازده بسته سوزن ته گرد که تهشان مرواریدهای رنگی وصل شده است و یک اسکاچ اسفنجی برای دخترکم کافی بود تا اثر هنری اش را اینگونه بیافریند... ...
24 خرداد 1393

خودت هستی یا آنگونه ای که من می پندارمت

تا دیروز هر وقت به زمین بازی می رفتیم و می دیدم بچه ای بچه دیگر را بی دلیل هل می دهد متعجب می شدم که یعنی چی؟ چه می شود که این بچه بی دلیل دیگری را هل می دهد؟ در خانواده اش چه یاد میگیرد و ... . دیروز اما وقتی دیانا از سرسره پایین آمد و پسر بچه کوچکی را که سر راهش بود هل داد فقط مات و مبهوت به دخترم نگاه می کردم. یعنی چه شد؟ مگر او کاری کرده بود؟ به روی خودم نیاوردم شاید که پشت پرده چیزی بود که من ندیدم ولی وقتی این اتفاق برای بار دوم و سوم تکرار شد من ماندم که چه باید بکنم. خوشبختانه پدر بچه آنجا بود و هوای دخترش را داشت و دائم اطراف را نگاه می کرد تا شادی مادر این بچه را ببیند. چرا دخترم این کار را اینطور با شدت انجام میداد. آن هم دیانا!...
18 خرداد 1393

دیانایی متفاوت

انگار وارد دوره جدیدی شده ایم نمی دانم دانسته های من درباره دخترکم و رفتار با کودک چهار ساله و نیمه ته کشیده است یا این دیانا است که خیلی فضایی شده و من زبان ور فتارش را درک نمی کنم. تقریبا برای همه چیزهای ریز و درشت گریه می کند و جیغ می کشد و به من می گوید "دیگه دوستت ندارم تو مامان بدی هستی" و به اتاقش می رود و در را محکم بهم می زند. و بعد با چشمان اشک آلود و هق هق گریه بیرون می آید و دوباره دوباره خواسته هایش را می گوید. شب ها قبل از خواب حکایتی داریم به بلندی شب یلدا. قصه مسواک زدن و توالت رفتن و ... که همیشه و در هر حالتی دیانا خوابش می آید و حوصله ندارد و ... حال می بینی تا همان دقیقه نود که خواب چشمانش را می ربای...
12 خرداد 1393

تهیه رنگ انگشتی در خانه

نقاشی کردن یک سرگرمی بسیار مفرحه و خوشایند برای بچه ها است و در عین حال یکی از راه های فعال نگه داشتن نیمکره راست مغز است. در میان ابزارهای نقاشی رنگ انگشتی از محبوبیت خاصی در بین بچه ها و حتی بزرگترها برخوردار است. خصوصا اگر به آنها اجازه دهیم که هر طور میخواهند از آن استفاده کنند. ( میتوانید برای جلوگیری از کثیفی های احتمالی از روفرشی و لباس مخصوص برای بچه  استفاده کنید و یا به آنها اجازه دهید تا بر روی دیوارهای حمام نقاشی کنند- خیلی سخت نگیرید) در اینجا دستور تهیه یک نمونه از رنگ انگشتی را برایتان شرح میدهم. پس از تهیه تا یک هفته میتوانید در یخچال نگه دارید پس بهتر است از پیمانه کوچک استفاده کنید تا مقدار کمتری درست کنید...
5 خرداد 1393
44679 6 13 ادامه مطلب

در راه برگشت از پارک...

بعد از دو ساعت بازی در زمین بازی و آب بازی از وسط پارک راهی خانه شدیم. با دخترکم همراه شدم... به نهر آب کنار فرهنگسرای امام رضا رسیدیدم. جذبه ای دارد این جریان آب برای دخترک ما و حتما برای تمام بچه ها. از خرمن گل های رز سفید (می گویم رز چون ظاهرشان همان است اگر اسمی دیگر دارد نمی دانم...) گلبرگها را جدا می کرد رقص کنان در آب می انداخت... و بعد به سرعت خودش را به روی اولین پل می رساند و رد شدن گلها را از زیر پل تماشا می کرد و بعد باز خودش را به پل دوم می رساند و آنجا هم با نگاه نافذش گلها را بدرقه می کرد و باز دوباره و دوباره... . و من تنها خیره شده بودم به این همه شور و هیجان . همراهی اش می کردم و ب...
5 خرداد 1393

دومینویی متفاوت

با دیانا دومینو بازی می کردیم و به موسیقی گوش میدادیم. بعد از مدتی دیانا از این بازی حوصله اش سر رفت و من هم که اصلا حال بازی بپر بپر و خاله بازی نداشتم به دیانا پیشنهاد دادم که با قطعه های دومینو یک بازیی دیگر بکنیم به این ترتیب که پشت به هم بنشینیم و مثلا اول من یک وسیله را نام می برم و بعد هر دومان آن را با قطعه های دومینو بسازیم و بعد سازه های مان را به هم نشان بدهیم. بازی جالبی شد. قسمت سخت و جالبش این بود که دومینوها همه قطعات یک اندازه ای هستند که تنها رنگشان میتواند متفاوت باشد و این برای ساختن چیزهای مختلف مثل نونک جوجه یا ...چالش ایجاد می کرد.                ...
31 ارديبهشت 1393

سفر خواب

مادر که باشی تازه باید خلاقیتت گل کند. اینجاست که یا می توانی با داد و هوار گاه به گاهی کارت را راه بیاندازی یا با قوه تخیل و تفکرت کارها را آسان تر پیش ببری... وقت خواب دیانا است. هنوز شام نخورده و فقط به فکر بازی است. اما وقتی صحبت غذا خوردن و مسواک زدن پیش می آید خسته دو عالم است و حتی نمی تواند قدمی بردارد!!! شروع می کند به بهانه گرفتن و ناله کردن و خودش را روی زمین می کشد که "دیگه نمی تونم تا توالت بیام مسواک بزنم خیلی خسته ام خوابم میاد و..."  حالا بدون مسواک هم خوابش نمی برد ولی این تقریبا فیلم سینمایی هر شب ما است. صدایش می زنم: دیانا بیا شام بخور مسواک بزن میخوایم بریم یه سفر" دیانا چشم هایش گرد می...
29 ارديبهشت 1393

بازیهای داخل ماشین

دیانا رفت و آمد با اتوبوس و بعد مترو رو از همه بیشتر دوست دارد و به همین اندازه از سوار شدن به ماشین ناراحت است. حوصله اش سر می رود و زود خسته و بهانه گیر می شود. برای همین سعی کردیم بازیهایی را برای چنین مواقعی داشته باشیم. این بازیها اسباب بازی نمی خواهد بیشترش هم بازیهای قدیمی خودمان است. فقط مخصوص ماشین نیست می توان همه جا این بازیهای بی وسیله را انجام داد. نون بیار کباب ببر، گل یا پوچ و ... که بازیهای بسیار خوبی است. اما بازی مورد علاقه دیانا "بیست سوالی " است. البته برای ما فقط اسمش بیست سوالی است. چیزی را در ذهنمان انتخاب می کنیم و بعد طرف مقابل با سوال کردن باید آن را پیدا کند. با این بازی دخترکمان دسته بندی ها را خیلی...
28 ارديبهشت 1393

بزرگداشت فردوسی ( بیست و پنج اردیبهشت)

توقعی از کودکم ندارم که قصه های شاهنامه را بفهمد یا حتی دوست داشته باشد... توقعی از کودکم ندارم که به جای بازی کردن به موزه برود و کتاب قطور و بزرگ شاهنامه را با حیرت نگاه کند...توقعی از کودکم ندارم که حوصله کند و شعرخوانی ها و قصیده سرایی های بزرگان ادب را در وصف بزرگی دیگر بشنود... همین که در هوای آنجا نفس بکشد ، بدود، بازی کند و بخندد بس است...اما.. وظیفه من است که او را به فضای لطیف شعر و ادب نزدیک کنم ...چیزی که خودم بسیار دوستش دارم ...مجبورش نمی کنم اما تا جایی که در توانم باشد او را خواهم برد تا از نزدیک ببیند و بشنود و برایش خواهم خواند قصه هایی از شاهنامه و ... که رنگ و لعابی کودکانه به آنها زده ام ...تا وقتی که خودش ان...
26 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زنگ تجربه می باشد